Sarzamine Mehr

عکس من
نام:
مکان: mashhad, Iran

۰۳ مرداد ۱۳۸۶

بیشتر از همیشه

کوچیک که بودم، یکی از بزرگترین آرزوهامون داشتن یه تاب بود، همسایمون داشت و ما هر وقت خونشون می رفتیم کلی تاب بازی می کردیم، هرچی به بابا می گفتیم که برامون تاب بخر نمی خرید و من همیشه فکر می کردم پدرم چرا تاب نمی خره و در عالم کودکی ازش عصبانی هم بودم
و اما
سالها گذشت
یکسال پیش، بابا داستانی رو تعریف می کرد، منم شنیدم که می گفت
که چطوری دیده یه بچه، از تاب زمین خورده و در جا کشته شده. در اون هنگام می شد وحشت و خشم رو در چهره پدر دید
و حالا
من میدونم چرا وقتی کوچیک بودیم تاب نداشتیم
حالا پدر رو بیشتر از همیشه دوست دارم

۳۰ تیر ۱۳۸۶

هوراااااااااااااااااااااا

هوراااااااااااااااااااااا
باز هم زندگي، شمارو به مبارزه مي طلبه
چون باور داره که زنده هستين
پيروز باشين

۲۹ تیر ۱۳۸۶

یکی بود یکی نبود


یکی بود یکی نبود


آدم برفی

یادم رفته بود عکس آدم برفی پارسال رو بذارم

اینم آدم برفی من
مامان اسمش رو گذاشت برفک



۲۸ تیر ۱۳۸۶

از قديم رسم مي باشد که


معمولا اینجوری رسمه که

یه روزی دایی جانم برای پسرش از مامان و با با منو خواستگاری کرد، اما من جواب رد دادم. از اون روز به بعد دیگه خانواده داییم رو ندیدیم و پیش ما نیومدن، تا اینکه داییم به رحمت خدا رفت

شنیدن جواب رد اینقدر سخته، که به خاطرش دوستی هاتون و خویشاوندی هاتونو بهم بزنین؟ یعنی ارزششو داشت؟
عمر کوتاهه، خیلی کوتاه، حواستون جمع باشه

راستی کسی از من پرسید چرا؟

۲۲ تیر ۱۳۸۶

من اسبم رو دوست دارم

من و اسبم

من یه اسب دارم، اسبم آبیه، خیلی دوسش دارم. چند روزیه که پاش زخمی شده، هی به بابا می گم برو براش دوا بگیر اما بابا یادش می ره، خلاصه اینکه اسب من افتاده گوشه حیاط، منم موندم بی اسب
اسب؟ بابا دوچرخه ام رو می گم
چند روز پیش یه پسر کوچولو با دوچرخه اش پیچید جلوی ماشین ما، بابا بلند بهش گفت: برو دیگه تو هم با اون اسبت، وقتی پسر بچه رد شد، صدای شیهه بلندی شنیدیم و تازه فهمیدیم که اون هم یه اسب داره و ما اسب اون رو باور کرده بودیم
خوشحالم که خونوادم اسب منو به اسب بودنش باور دارن و خوشحالیم که می تونیم برای زندگی ماشینیمون نامهای زنده بذاریم، تا همشون زنده بشن
راستی تو هم اسب داری؟

ايران من


گلهاي بابونه


جايي هست به نام دشت ارغوان نزديک طرفبه ، که ميشه توي تابستون هواي بهار رو تنفس کرد
من مشهدي نيستم اما بعضي از جاهاي اين سرزمين همانند شهر خودم براستي زيباست





۲۰ تیر ۱۳۸۶

بهار امسال 1386



هفت سين امسال





آقاي سوسک


web page visitor counters
4-Star Hotel