Sarzamine Mehr

عکس من
نام:
مکان: mashhad, Iran

۰۹ آذر ۱۳۸۹

خیلی طول می کشه...

توی راهم صبح ها، از جایی رد می شم که یه خونه بود. یه روزی دیدم دارن خرابش می کنن، چند روز بیشتر طول نکشید خراب کردنش،
حالا شروع کردن به درست کردن یه خونه جدید
ماه هاست دارن می سازن
عجب!!!!!!!

به سادگی خراب می کنیم غافل از اینکه درست کردن خیلی زمان می خواد

""""خیلی زمان می خواد""""

۰۸ آذر ۱۳۸۹

بگو یا علی

ای باباااااااااااااااااااااا
از یه جایی شروع کن دیگه
هی این دست اون دست می کنه
زود باش
دیر میشه ها



۲۶ آبان ۱۳۸۹

بخند

همکارم داشت واسه همیشه میرفت گریه می کرد
صورتک خندون موبایلمو باز کردم
یادگاری دادم بهش
گفتم:
ببین می خنده
همکارم خندید

با خنده رفت


من و تو دستامون کوچیکه
اما شادی ها بزرگ
چه شگفت آور این شادیهای بزرک توی دستای کوچیکمون جا می شن

کیه که ایراد بگیره؟ تو هم عاشق باش

سلام دوست من
عاشق کی؟
یادت باشه من عاشق همه دنیا هستم همه آدما همه غیر آدما
اگه وبلاگ منو می خونی باید تا حالا گفته های منو شناخته باشی
یادم نمیاد خواسته باشم خاص باشم
همیشه هر چی دلم خواسته نوشتم نه اونی که دیگران می خوان

راستی دوست ناشناس

به شونه راستت نگاه کن
یه فرشته نشسته رنگ آرزوهات
اون یادت میاره خوب بودن رو

تو هم یه فرشته داری
عاشقش باش

۱۹ آبان ۱۳۸۹

صورتی ترین و درخشان ترین فرشته

تو فرشته صورتی درخشان منی
تو خوبی
و دوست داشتنی
جون من

فرشته بمون

زندگی فنجانی است

زندگی فنجانی است
که به اندازه امید تو در آن چای است
دستهایت آتش دور آن حلقه بزن
که به گرمای وجود و روحت
چای آن گرم شود
با دو چشمت بنگر
آسمان در آن است
عطر بی همتایش همه جا پر شده است
نوش جانت باشد
***
جرعه ای نوشیدم
ابروانم گره ای از غم خورد!!!
با خود اندیشیدم با خودم خندیدم
یادم آمد که ز یادم رفته
چای تلخ است اما
زندگی شیرین است
اگر از قند دلت
توی آن آب کنی


web page visitor counters
4-Star Hotel