Sarzamine Mehr

عکس من
نام:
مکان: mashhad, Iran

۰۶ دی ۱۳۸۸

اي شيطان

از خود خشمگينم
من با من در جنگ است
ما بر تو پيروز مي شويم

۰۳ دی ۱۳۸۸

مرسي

خدايا زيبايي ها رو هميشه زيبا نگهدار
ومهرباني هارو پايدار
***
خدايا از کنارمون بلند نشو، که شيطون بشينه
ازمون ناراحت نشو، چون خيلي کوچولوييم
باهامون قهر نکن، تنها مي شيم ها
دستامونو ول نکني، گم مي شيم ها
فراموشمون نکني، حتي اگه ما تورو يادمون رفت
باشه؟

بابا همیشه میگه خونه ای که روی ویرانه های خونه دیگران ساخته بشه زود فرو می ریزه.
وقتی برای یه اتفاقی این حرف رو زد تعجب کردم، اما وقتی چند وقت بعد، فرو ریختن این بنای زشت رو با چشم خودم دیدم، به حرفش ایمان آوردم.

اشتباه، تکرار، اشتباه، تکرار،اشت......

خیلی جالبه، ما یه کاری رو انجام می دیم، اشتباه می کنیم، دیگران تکرار می کنن، ما تکرار رو می بینیم که اشتباهه، دوباره تکرار می کنیم، دیگران می بینن اشتباهه، دوباره انجام می دن و دیگران تکرار و...

چراااااااااااااااا؟

اندر باب عشقولانه

عشق، مثل یه بوته گل، توی انسان یواشکی رشد می کنه و اولین شکوفه اون، توی صورتش باز می شه.
عشق، عین اینه که یه بوته گل سرخ رو در آغوش بکشی، بدون اینکه زخم خارهای تیز و پنهان اونو حس کنی.
عشق، عین رنگین کمان توی چشمهای آدمها می درخشه، برای همینه که هزار بار قشنگتر می شن.
مرمر می گه: عشق های کوچولوی و ساده دنیا، انسان رو آماده می کنن تا عشق اصلی رو پیدا کنه.

خودمونیم ها، کسی که عاشق توست، صورتش عین گل، درونش قوی و چشماش پر از پروانه های هفت رنگه.

خیلی قشنگی آقای خدا
هشت تا دوستت دارم

۰۲ دی ۱۳۸۸

گيج شدم

..

۲۹ آذر ۱۳۸۸

عکس بچگي هامون

از چپ به راست الهام، مرمر، مجيد

بزودي عکسهاي ديگه هم مي رسه

برچسب‌ها:

لب ورچين


نرو


آبشار چهار تکاب


بند فریمان

این هفته بسیار خوش گذشت، منهای کوهنوردی هیجان انگیز که متاسفانه به علت کمبود وقت نتونستیم خیلی بالا بریم، به موزه مردم شناسی و سد فریمان هم رفتیم، جای شما خالی، عکسش دستم برسه حتما میگذارم ( لاله جون زود باش) ضمنا تعدادی از دوستان بسیار مهم و عزیز همراهمون نبودن جاشون خیلی خالی بود.

کسی که کارای اشتباهشو، اشتباه نمی بینه، بهتره باهاش بحث نکنی.
"خانه از پایبست ویران است"

بعضی ها یه اخلاق بدی دارن، اونم اینه که اگه ازشون کاری بخوای، صد سال طول می کشه تا حوصله کنن انجام بدن، اما اگه خودشون از یکی کاری بخوان، یک دقیقه دیر کنه، ناراحت می شن، سرو صدا می کنن و هی می پرسن چرا؟ چی شد؟ واسه چی؟

۲۵ آذر ۱۳۸۸


يکي روی بخار شیشه یه صورت خندون بکشه


لطفا

ها؟!!!!!!

یه دفعه گفتم: آخی ی ی.. ایکاش فلان چیز رو داشتم، یه نفر گفت: شاید اگه داشتیش مثل الان خوشبخت نبودی.

گاهی وقتها، دلم برای گلهای قالی می سوزه که همش زیر پای من و توست.

معامله کالا به کالا


یاد قدیما به خیر، که ارزش آدمها، به کارایی که می کردن و حرفایی که می زدن بود. توی این دورو زمونه، بعضی ها ارزش آدمها رو فقط به مارک پشت یقه لباسشون می دونن، اگه مارک مهمی بود که حق دارن هر چی باشن، اگه هم مارک نداشت یا مهم نبود، کی آدم حسابشون می کنه؟
بازم یاد قدیما به خیر، آدمها آدم بودن نه اثاث و لباس.

گاهی وقتها، اگه جیر جیر تختت ناراحتت می کنه، خدا رو سپاس بگو،
چون زنده ای.

توجه

خداوند رو سپاس می گم، که به جز خانواده و دوستان بسیاری که دارم، دوستان بسیار خوبی هم توی کوه دارم، که برای این وبلاگ، کمکم می کنن، شاید هم رو نشناسن، اما تجربه ها شون بی همتا، و دیدگاه هاشون بسیار ارزشمنده.

بچه ها متشکریم

web page visitor counters
4-Star Hotel