توی جمع نشستی، داری ازش بد گویی میکنی؟ آخ خوشم میاد که درست یه جا دیگه، توی یه جمع، دارن از تو بد گویی می کنن ------------------------------------------------------------>>> حقته
مامان می گه: کوچیک که بودم، توی مدرسه، هی بچه ها بهم می گفتن: فلانی اینو بپرس، به معلم اونو بگو، معلم هم گاهی وقتها منو دعوا می کرد، یه دفعه یهو، به خودم گفتم چرا من؟ اینبار تا گفتن بگو، گفتم چرا خودتون نمی گین؟
باور کن به بچگی ربط نداره، ما آدم بزرگها هم گاهی ندونسته پیش مرگ دیگران می شیم، حواست باشه
ازم پرسید: روستاییه؟ گفتم: مهم نیست که روستاییه، مهم اینه که دوست داشتنیه.
مهم نیست چه شکلیه، به اون لحظه ای فکر کن که خدا اونو آفرید و به خودش آفرین گفت، من وتو زشت و زیبا رو درست کردیم، ولی خداوند آفریننده همه زیبایی هاست. همه زیبایی ها
پدر نگفت انجام داد: وقتي چوب هاي ضعيف در کنار هم قرار گرفتند و ريسمان همبستگي دورشون بسته شد، ديگه هيچ قدرتي نمي تونه اونهارو حتي خم کنه. کوه بهمون ياد داد که، يه گروه کوهنوردي زماني مي تونه قله رو فتح کنه که تمام اعضا با هم يکي باشن، با هر توان.