Sarzamine Mehr

عکس من
نام:
مکان: mashhad, Iran

۰۸ شهریور ۱۳۸۸

ميتي کومون

اونچه از بیرون و رفتار ظاهری دوستهامون می بینیم، اونی نیست که درون زندگی اصلی شون دارن،
بیاین درکشون کنیم و به اونچه به ما نمی گن،" احترام" بگذاریم

لطفا

به یکی گفتم:
وقتی توی دوستیت، خطری نباشه
وقتی جز دوستی و مهربانی، نظری نباشه



همه به طرفت کشیده می شن

غیبت کن خجالت نکشی ها


توی جمع نشستی، داری ازش بد گویی میکنی؟
آخ خوشم میاد
که درست یه جا دیگه، توی یه جمع، دارن از تو بد گویی می کنن
------------------------------------------------------------>>> حقته

یه پیامک که باید میومد


بگذريد و بگذريد
ببينيد و دل مبنديد
بنگريد و دل مبازيد
که دير يا زود، بايد گذاشت و گذشت
...

به نطر نا امیدانه میاد اما حقیقته

روی یال مسیر فلسکه که بودم، اون بالا، لحظه ای موبایل آنتن داد و این پیامک رسید (جیلیییینگ) و آنتن موبایل خاموش شد.

فلسکه


این نقطه ای که اگه دقت کنین، معلوم می شه دست و پا هم داره، اینجانب می باشم

الله اکبر

توی کوهستان، هر آدمی یه نقطه، و هر چراغی، مانند یه ستاره توی دوردسته

چي؟

گاهی وقتها آدمها، همو دوست دارن
گاهی وقتها آدمها، بهم عادت می کنن
گاهی وقتها آدمها، هم به هم عادت می کنن، هم همو دوست دارن
جالبه

---------------------------------
اما بعضی آدمها، نه کسی رو دوست دارن، نه به کسی عادت می کنن


گل

دیروز آدمهایی رو دیدم که با افتخار، از گناهانشون، حرف میزدن
آدمهایی رو دیدم که بسیار با افتخار، از بی قانونی کردن هاشون، حرف می زدن



اما
دیروز کسی رو دیدم که برای مشکل دوستش، اشک از چشماش، جاری شد
به لطف وجودش حسودیم شد

پیش مرگ

مامان می گه: کوچیک که بودم، توی مدرسه، هی بچه ها بهم می گفتن: فلانی اینو بپرس، به معلم اونو بگو، معلم هم گاهی وقتها منو دعوا می کرد، یه دفعه یهو، به خودم گفتم چرا من؟
اینبار تا گفتن بگو، گفتم چرا خودتون نمی گین؟


باور کن به بچگی ربط نداره، ما آدم بزرگها هم گاهی ندونسته پیش مرگ دیگران می شیم، حواست باشه

۱۷ مرداد ۱۳۸۸

تابستون


خیلی وقتها باید پایین بشینی تا بتونی سقف رو ببینی
...

اینو وقتی فهمیدم که بخاطر یه جابجایی، هنگام برگشتن از کوه، مجبور شدم کف مینی بوس بشینم
اونوقت تازه ستاره هارو دیدم
لحظه های ارزشمندی بود

کدوم يکي؟

آدمها توی حل پرسش های چهار گزینه ای زندگیشون دو جور عمل می کنن
1- دنبال پاسخ درست میگردن
2- گزینه های نادرست رو کنار میگذارن

شما چی؟

۱۲ مرداد ۱۳۸۸

تولد حضرت مهدی، پیشاپیش شاد باش

دوستت داره؟
دوستش داری؟

خدارو سپاس، خیلی خوشحالم

قوي باش

یه درخت انار کوچولو، کنار حوض ما توی بتن دراومده، طفلی بسیار سختی کشید تا رشد کرد،
اما حالا دیگه هیچ کس نمی تونه از جا درش بیاره.

خداوند زيباست

ازم پرسید: روستاییه؟
گفتم: مهم نیست که روستاییه، مهم اینه که دوست داشتنیه.

مهم نیست چه شکلیه، به اون لحظه ای فکر کن که خدا اونو آفرید و به خودش آفرین گفت، من وتو زشت و زیبا رو درست کردیم، ولی خداوند آفریننده همه زیبایی هاست.


همه زیبایی ها

۱۱ مرداد ۱۳۸۸

بگو شجاع باش


اگه دوستش داري بهش بگو
شجاع باش


اگه دوستش نداري بهش بگو
شجاع باش

گفتم چشم

زماني که مي خواستم به کوه برم، پدر قوانين کوه رو بهم گفت و يکي از اون قوانين اين بود:
مهشيد، مهمترين چيز توي کوه، پيروي از سرپرست گروهه، هرچي اون گفت مي گي چشم.
گفتم چشم

يادآوري

پدر نگفت انجام داد:

وقتي چوب هاي ضعيف در کنار هم قرار گرفتند و ريسمان همبستگي دورشون بسته شد، ديگه هيچ قدرتي نمي تونه اونهارو حتي خم کنه.
کوه بهمون ياد داد که، يه گروه کوهنوردي زماني مي تونه قله رو فتح کنه که تمام اعضا با هم يکي باشن، با هر توان.

web page visitor counters
4-Star Hotel