Sarzamine Mehr
۱۱ بهمن ۱۳۸۷
من فقط به فکر فرو رفتم
امروز آقای عزیزی می گفت:
دنیا رو مثل یه ماشین میبینم، آینه جلو که توش پشت سر معلومه، مانند گذشته ست.
شیشه های بغل، مثل اکنون.
و شیشه جلو، مانند آینده.
اگر دائما به گذشته نگاه کنیم، تصادف میکنیم.
اگر همش به فکر حال باشیم، آینده رو از دست میدیم.
و اگر تماما به آینده نگاه کنیم، تمام خوشی ها و زیبایی های زندگی اکنون رو از دست میدیم.
(مجید عزیزی سرپرست گروه کوهنوردی)
۲۲ دی ۱۳۸۷
به ياد سهراب
چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید
اگرم قطره ای از صابونت
رفت و چشمت سوزید
داد و فریاد نباشد که چرا
گفته اید چشمهایم شویم
جان من نیک بدان
اگرت نیست حواس
و هزاران عجله در کار است
هیچ کس نیست مقصر
که ترا
گویدت
چشمهایت را شوی
جور دیگر بینی
همه اش شیرین است
جور دیگر باید دید
اگرم قطره ای از صابونت
رفت و چشمت سوزید
داد و فریاد نباشد که چرا
گفته اید چشمهایم شویم
جان من نیک بدان
اگرت نیست حواس
و هزاران عجله در کار است
هیچ کس نیست مقصر
که ترا
گویدت
چشمهایت را شوی
جور دیگر بینی
همه اش شیرین است
جور دیگر باید دید