عکس من
نام:
مکان: mashhad, Iran

۰۲ تیر ۱۳۸۵

تو هم بهم بگو

یه دفعه یکی بهم گفت
تو زیادی خوشحالی، شبیه مردم دیگه نیستی، غم مردم رو درک نمی کنی، مردم خیلی بدبختن ، تو انگار نمی بینیشون
یکی دیگه بهم گفت
تو بی نظیر هستی ، آدم غم هاشو یادش میره وقتی باهات حرف میزنه، حرفات مثل یه نفس تازه کردنه بین دو تا شیرجه
اون یکی گفت
مثل مرفهین بی دردی
یکی دیگه گفت
یادمون میاری، چیزای دیگه اي هم هست تو دنیا که دیدنیه
بازم یکی گفت
آخیییی آدم دلش باز میشه وقتی باهات حرف میزنه ، مثل بعضی از آدمها نیستی که تا آدمو میبینن از درد ها و بدبختی هاشون می گن
و و و

نفر اول رو با دقت نگاه کردم
حرف نفر دوم غم عجیبی رو به دلم نشوند
زیر لب طوری که نفهمه کلی با خودم خندبدم برای حرف نفر سوم
بعد از شنیدن حرف نفر چهارم همراه با یه لبخند یه نفس راحت کشیدم
برای نفر پنجم از ته قلب خندیدم
و و و

تو منو چه جوری میبینی؟
تو هم بهم بگو ، شاید لازم باشه چیزهایی رو که نمی بینم بهم نشون بدی
سپاسگزارم

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی

web page visitor counters
4-Star Hotel