گفتم که اين وبلاگ فقط مال من نيست
دوستان عزیز، هانیه هم وارد این وبلاگ شد، حالا تعداد زیادی دارن حرفاشون رو باهامون در میون میگذارن
هانیه- ساناز- مرتضی- بابا - مامان - بابا بزرگ - مامان بزرگ – ریحانه – حسین – مرمر – محمد – ایرج – مجید – رضا – پیروز – مجید – یاسمن – زهرا – مهدی – مجيد - لاله – فربد – علی – احسان و ... آدم بزرگها، کوچولو ها، شايد همه دنيا
تو هم بیا دوست جديد من، تو هم بيا
هانیه- ساناز- مرتضی- بابا - مامان - بابا بزرگ - مامان بزرگ – ریحانه – حسین – مرمر – محمد – ایرج – مجید – رضا – پیروز – مجید – یاسمن – زهرا – مهدی – مجيد - لاله – فربد – علی – احسان و ... آدم بزرگها، کوچولو ها، شايد همه دنيا
تو هم بیا دوست جديد من، تو هم بيا
قدمتون روی چشم
2 نظر:
سلام مهشید: این پستت خیلی عالی بود... ولی فوت کوزه گریش همون چوبه است از کجا بیارم؟ دلم واسه خونه تنگ شده... چه گلدونای قشنگیه کنار حوض... بده آدم دوتا خونه داشته باشه... هر دوشم دوست داشته باشه... چون دلش تو هیچ کدومش آروم نمی گیره... هر جا باشه دلش واسه اون یکی تنگ می شه!
سلام دوست من
خانم محسني يه دفعه يه پيامک برام فرستاد يه همچين چيزي توش نوشته بود " ما هيچ جاي خاصي زندگي نمي کنيم، خونه ما قلب دوستان ماست"
دوست من اميد وارم هر جاي اين دنيا هستي، خوشبخت باشي
حتما من درک نمي کنم دلتنگي تورو، اما آرزو مي کنم شادمان باشي هميشه.
چه خوبه که اومدي اينجا
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی