عکس من
نام:
مکان: mashhad, Iran

۲۳ فروردین ۱۳۸۵

کودکي


وقتی کوچیک بودم تقریبا سه سال ونیمه، توی حیاط داشتم بازی میکردم که یهو دیدم زمین رنگش عوض شد، همه جا تقریبا زرد
رنگ شد به اینطرف و اونطرف نگاه کردم و ناگهان با تعجب یک بشقاب پرنده رو دیدم که به سرعت می چرخید، نقره ای رنگ بود و بسیار بزرگ، البته شاید من خیلی کوچیک بودم، با دهن باز نگاهش کردم و اون رفت، فوری دویدم و به همه گفتم که من یه همچین چیزی دیدم اما طبق معمول که خودتون میدونین کی حرف یه بچه فسقلی رو باور میکنه، همه سری تکون دادن و برای همون لحظه توجه کوچیکی به این بنده کوچیک خدا کردند و قضیه تموم شد
سالها گذشت و من بزرگ شدم، اونقدر بزرگ که اگه حرفی میزدم همه باور میکردن
یه روز تلویزیون داشت یه برنامه در مورد ناشناخته ها میداد که در میان تعجب من و حاضرین، اعلام کرد که در فلان سال، یک بشقاب پرنده در فلان شهر دیده شد و تعدادی از مردم اونو دیدن، جالب اینه که یکی از اون تعدادی، من بودم شاید کوچیک ترینشون و جالب تر اینه که با این برنامه تلویزیونی، همه علاقمند شده بودند که بشنوند که من دقیقا چی دیدم، اما به نظرتون یه کم دیر نشده؟
بیاین به بچه ها بیشتر توجه کنیم، باهاشون هم بازی بشیم و وجودشونو جدی بگیریم و یادمون باشه که یه روزی خودمون بچه بودیم

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی

web page visitor counters
4-Star Hotel